منطقه ممنوعه عشق پارت۱۰۰

با چیزی که دیدم دسته گل از دستم افتاد.
چشام پر اشک شد کم کم پاهام سست شد.
باورم نمی‌شه اون کوک بود. یه دختر سر پاش بود و داشتن همدیگرو می‌بوسیدن.
کوک: وایسا ات بهت توضیح میدم.
ات: نیاز به توضیح نیست من همه چیو دیدم.
کوک: نه تو داری اشتباه می‌کنی.
ات: من اشتباه می‌کنم یا تو؟
از در اتاق زدم بیرون و در محکم بستم.
پرش بک به خانه
ویو ات
رسیدم خونه رفتم تو اتاق خودمو انداختم رو تخت و کلی گریه کردم.
۵مین بعد
تق تق
با صدای در از جام پریدم.
چشامو به در دوختم .......کوک بود.
کوک:چرا نمیزاری بهت توضیح بدم همه چیو؟
ات:نیازی نیس همه چیو دیدم.(صورت ات اون طرف بود.)
کوک:ولی چیزی که دیدی اشتباه بود.
ات:..............
کوک:................
سکوت همه جارو حاکم کرد.
کوک دیگه هیچ حرفی نمیزد و این ات رو نگران و مضطرب میکرد .
ات وقتی برگشت با چشمای کوک مواجه شد .
کوک بازوهای ات رو گرفت و بلندش کرد،گذاشت رو پاش از کمرش گرفت نزدیک خودش کرد طوری که نفساشون بهم برخورد می‌کرد.
ات:چیکار میکنـ.......
که با برخورد لب کوک به لبای ات حرفش قطع شد.کوک مک های آرومی میزد.
مبارک رسیدیم پارت ۱۰۰
خب چند پارت دیگه مونده تا فیک تموم شده
حمایتا باید بره بالا
دیدگاه ها (۱۸)

مرسی مرسی از حمایتاتون بمونین بریم بالا💜✨🫶🏻🫶🏻🫶🏻🫶🏻🫶🏻

ووی جذابم

#منطقه_ممنوعه_عشق پارت:99همه چی اماده بود دکور به مدلی بود ک...

چهره ات

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۴

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۸

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط